دختره اومده سر فلان قضیه نصیحتم کنه، که برم علت انگیزههای درونیمو پیدا کنم، و حالا وسط حرفاش میگه: من به دراگ خیلی علاقه دارم. کنجکاوم دربارش. یه دفعه به رفیقم که پسر هم هست، گفتم و با تعجب زل زد تو چشمم و منو نهی کرد که اصلاً سمتش نرم و فلان.
این دختره خیلی هم با من رودروایسی داره. یه زمانی رو من کراش داشته و اینا.
من کاری به دراگش ندارم. همه چی به کنار.
چه ومی داره که با تأکید بگی که رفیقت پسره؟ :))
آقا، من خودم هم داغونم. منم معصوم نیستم. منم خیلی حرف زدم با دخترا. دوست صمیمی هم بودم. فقط باهاشون نخوابیدم. ولی با این حال، شرمم میشه که خیلی راحت توی چت مثلاً بگم با رفیقم که دختره حرف میزدم و فلان.
الان خداوکیلی چه تحلیلی میشه داشت از این رفتار؟ یعنی چی؟ از اون لحظه اینقدر تو دلم حس انزجار پیدا کردم که حد نداره. نمیدونم چرا.
درباره این سایت