.

متأسفانه بعد از هر کاری، هر تصمیمی، و هر حرفی، شروع می‌کنم به جنگیدن با خودم و کوبیدنِ خودم؛ که نباید این کارو می‌کردی، نباید این حرفو می‌زدی، اصلاً تو هیچی نگی کسی نمی‌گه لالی. خیلی سخت می‌گیرم به خودم. با اینکه می‌دونم نه کار بدی کردم نه حرف بدی زدم.
البته، جدیداً دارم سعی می‌کنم بفهمم علت این که به خودم گیر می‌دم چیه؟ آیا حرف یا رفتاری که سر زده، واقعاً بد بوده؟
و با کمال تعجب، حس می‌کنم اگه بازم توی موقعیت مشابه قرار بگیرم، همون‌کارو می‌کنم و همون حرف رو می‌زنم. یعنی، شاید نتیجه‌ی حرف یا رفتارم مطلوب نبوده باشه، ولی بر اساس منطق و عقل و اطلاعات و تجربه‌ی اون لحظه، بهترین حرف و بهترین رفتار ازم سر زده. تقصیر من چیه.

باید کمتر به خودم سخت بگیرم. باید.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها