خانمی مراجعه کرده به درمانگاه.
میگه من همسرم آلتش کوچیکه. خیلی کوچیک.
و نمیتونه نیازهای منو پاسخ بده. و این باعث شده من برم با یه پسر دیگه دوست شم و توی اون رابطه شم.
شوهرم نمیدونه که چیکار دارم میکنم. نمیتونم تا ابد این راه رو ادامه بدم. چیکار کنم؟
مغزم سوت کشید.
نه به خاطر خیانت؛ بلکه به این خاطر که نمیتونستم بفهمم اینجا خوب و بد یعنی چی. الان خدا به اون خانوم حق نمیده؟
چرا اون خانوم باید تا آخر عمر، حسرتِ یه ارگاسم با شوهرش به دلش بمونه؟
چرا اون آقا به خاطر یه مشکلی که خودش توی به وجود اومدنش تقصیری نداره، باید با خیانت همسرش مواجه بشه؟
عجب دنیای بیرحمی.
درباره این سایت